English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5227 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
preventer U ممانعت کننده
preventive U عامل ممانعت جلوگیری کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
armstrong U سیستم عمل کننده فرامین موشک هدایت شونده
command destruct signal U علامت به کار افتادن سیستم تخریب کننده موشک
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
controllers U کنترل کننده
controller U کنترل کننده
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
controller card U کارت کنترل کننده
controller U نافر کنترل کننده
control member U عضو کنترل کننده
aircontroller U کنترل کننده هوایی
channel controller U کنترل کننده مجرا
controllers U نافر کنترل کننده
peripheral controller U کنترل کننده جانبی
dual channel controller U کنترل کننده دو کاناله
peripheral controller U کنترل کننده جنبی
micro controller U ریز کنترل کننده
drum controller U کنترل کننده درام
print controller U کنترل کننده چاپ
vasomotor U کنترل کننده رگها
cluster controller U کنترل کننده گروهی
disk controller U کنترل کننده گرده
disk controller U کنترل کننده دیسک
communications controller U کنترل کننده ارتباطات
disk controller card U کارت کنترل کننده دیسک
floppy disk controller U کنترل کننده فلاپی دیسک
spelling checker U کنترل کننده حروف لغات
tidal sluice U مجرای کنترل کننده جزر و مد
line printer controller U کنترل کننده چاپگر خطی
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
input output controller U کنترل کننده ورودی- خروجی
loop control variable U متغییر کنترل کننده حلقه
control ship U ناو کنترل کننده عملیات دریایی
herwitz bishops U فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
silicon controlled restifier U یکسو کننده کنترل شده سیلیکانی
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
air raid reporting control ship U گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
administrator U شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
administrators U شخص یا نرم افزار کنترل کننده و پیشبرنده
freddie U اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
rocketeer U هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
trip flare U مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
basic U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basics U بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
homing adaptor U تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
processor U تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
layout U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layouts U 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
open loop system U مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
control buoy U بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
auto lean U مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
rocket control U کنترل موشک
mechanical mouse U mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
Hayes Corporation U تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
disk operating system U کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
auto rich U مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
burn out U تمام شدن سوخت به طور غیرمنتظره خاتمه سوزش زمان خاتمه سوزش سوختن
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
sprint U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprints U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
sprinted U نوعی موشک ضد موشک هدایت شونده زمین به هوا با کلاهک اتمی
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
missilry U موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
missilery U موشک شناسی مبحث ساختمان وپرتاب موشک
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
celestial guidance U سیستم هدایت نجومی موشک هدایت موشک یا قمرمصنوعی با استفاده از صورفلکی
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
cut off velocity U سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
subroc U موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
doers U کننده
refutatory U رد کننده
thinner U کم کننده
tracker U پی کننده
doer U کننده
solvents U اب کننده
trackers U پی کننده
fillers U پر کننده
solvent U اب کننده
refuser U رد کننده
filler U پر کننده
ear-splitting U کر کننده
jaberer U پچ پچ کننده
benders U خم کننده
renunciant U رد کننده
bender U خم کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
2لطفا دخل و خرجت را عاقلانه ومنطقی کنترل و از مخارج غیر ضروری پرهیز کن
1معنی lead lag compensator
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
4express, overexpression
1i was rebelling now
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com